فرمانده
پنجشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۲۳ ق.ظ
روی تخت ببیمارستان با چشم پانسمان شده ؛
صورت زخم و زیلی به هوش نیامده پرسید :از زین الدین چه خبر؟همه جا خوردیم
توقع داشتیم تواین وضع و اوضاع با آن همه درد داد و هوار راه بیندازد
اما گفت:اصلا برای مجروحیت خودم ناراحت نیستم
نگران آقا مهدی ام که تو جزیره تنها مونده
خودم میدیدم فرمانده لشکر بیل دستش می گرفت
و نمی گذاشت آب تو ی کانال و سنگر رزمنده ها بره
شهیــــــــــــــد محمد حسن الله دادی
۹۶/۰۱/۱۷